|
نشر دانش زبان و ادبیات فارسی متوسطه آموزش جامع کتب درسی زبان و ادبیات فارسی متوسطه ـ نویسنده: رحیم پورسعیدی
| ||||||||||||||||||||||||
|
فصل دوم : ادبيات حماسي درس سوم : درآمدي بر ادبيات حماسي از نظر منتقدان اروپايي براساس محتوا و حوزه ي عاطفي تقسيم بندي آثار ادبي از نظر ملل اسلامي بر اساس ظاهر و قالب
در لغت : دلاوري و شجاعت 1- داستاني حماسه 2- قهرماني در اصطلاح : شعري است با زمينه هاي :
4- خرق عادت
طبيعي و ملي: با كار آفريني و نقل با قدرت شاعرانه انواع منظومه هاي حماسي: نمونه ها : « گيل گمش»، ايلياد و اوديسه هومر، رامايانا و مهابهارات مصنوع : خودساخته شاعر نمونه ها : « ظفرنامه حمدالله مستوفي ، انه ايدويرژيل تقسيم بندي منظومه هاي حماسي از چشم اندازي ديگر : اساطيري و پهلوي ، تاريخي و ديني درس سوم: در آمدي بر ادبيات حماسي اشاره * يكي از مسائل عمده اي كه منتقدان اروپايي از قديم بدان توجه داشته اند ، تقسيم بندي آثار ادبي بر اساس محتوا و حوزه ي عاطفي آنهاست. البته در ادبيات ملل اسلامي، شعر فقط، از ديدگاه ظاهر تقسيم بندي شده است. اين گونه تقسيم بندي كه بر اساس صورت و شكل آثار ادبي بنياد شده، بي فايده نيست اما از جهات بسياري مانع نقد و داوري درست است همين توجه به صورت و تقسيم بندي آثار ادبي از رهگذر شكل و قالب، نقص عمده اي در سنت شعري ما پديد آورده است و آن فراهم آمدن ديوان هاي شاعران ماست بر اساس قالب قصيده و غزل و آن گاه ، تقسيم بندي اين قالب ها به ترتيب حروف الفبا. از جمله مشكلاتي كه از توجه به صورت و قالب آثار ايجاد مي گردد، نخست اين است كه شاعران قديم ما، سير تاريخي و تحول ذهني خود را ثبت نكرده اند، مثلا هيچ به يقين نمي دانيم كه حافظ كدام شعرها را در جواني و كدام شعرها را در پيري سروده است. مگر اين كه به دشواري، قرينه اي خاص براي انها بيابيم. ديگر اينكه با توجه به تقسيم بندي هاي ظاهري، داوري درباره ي جوانب معنايي كار شاعران قديم ما دشوار شده است . فايده ي اصلي تقسيم بندي آثار ادبي بر اساس انواع( محتوا و حوزه ي عاطفي) اين است كه به خوبي مي توان علل ضعف يا نيرو يافتن يكي از انواع را در دوره اي خاص بررسي كرد. وقتي بدانيم(حماسه) چيست و شرايط تاريخي و اجتماعي آن كدام است، به خوبي مي توانيم از علل ضعف و انحطاط يا شگفتي و اوج گيري ان در ادوار مختلف، سخن بگوييم. منتقدان، آثار ادبي را- بي توجه به شكل ظاهري و چند و چون وزن و قافيه-فقط از ديدگاه محتوا و بار عاطفي، به چهار نوع: حماسي، غذايي، تعليمي و نمايشي تقسيم كرده اند. اين گونه تقسيم بندي، مرز و زبان خاصي را نمي شناسد و بر آثار ادبي همه ي ملت هاي جهان صدق مي كند. از ان جا كه نوع ادبي(نمايشي)در ادبيات گذشته ي سرزمين ما، رواج و رونق چنداني نداشته و مهم ترين كوشش ها در اين زمينه به چند دهه ي اخير مربوط است، در اين كتاب برانيم در فصول مختلف، تنها به شرح و تبيين سه نوع حماسي، غنايي و تعليمي بپردازيم و براي هر يك مصاديقي از شعر و نثر فارسي ارائه دهيم . فايده ي اصلي تقسيم بندي آثار ادبي بر اساس انواع ( محتوا و حوزه ي عاطفي): به خوبي مي توان علل ضعف يا نيرو گرفتن يكي از انواع را در دوره اي خاص بررسي كرد. تقسيم بندي آثار ادبي از نظر منتقدان( بدون توجه به شكل ظاهري و وزن و قافيه) فقط از ديدگاه محتوا و بار عاطفي: 1- حماسي 2- غنايي 3- تعليمي 4- نمايشي تقسيم بندي از ديدگاه عاطفي و محتوايي (حماسي، غنايي،...)مرز و زبان خاصي را نمي شناسد و بر آثار ادبي همه ي ملت هاي جهان صدق مي كند. نوع ادبي(نمايشي) : در ادبيات گذشته ي سرزمين ما، رواج و رونق چنداني نداشته است . مهمترين كوشش ها در زمينه ي نوع نمايشي به چند دههي اخير مربوط است. به همين دليل(در اين كتاب= ادبيات پيش دانشگاهي) به آن پرداخته نشده است.
درآمدي بر ادبيات حماسي ** (حماسه) در لغت به معني دلاوري و شجاعت است و در اصطلاح،شعري است داستاني با زمينه ي قهرماني قومي و ملي كه حوادثي خارق العاده در ان جريان دارد . در اين نوع شعر، شاعر، هيچ گاه عواطف شخصي خود را در اصل داستان وارد نمي كند و آن را به پيروي از اميال خويش تغيير نمي دهد. به همين سبب در سرگذشت يا شرح قهرماني هاي پهلوانان و شخصيت هاي داستان خود، هرگز دخالت نمي ورزد و به نام و كام خود در باب آن ها داوري نمي كند. در اين جا شاعر با داستان هايي شفاهي و مدون سرو كار دارد كه در آن ها شرح پهلواني ها، عواطف و احساسات مختلف مردم يك روزگار و مظاهر ميهن دوستي و فداكاري و جنگ با تباهي ها و سياهي ها آمده است. نكته ها: حماسه: در لغت= دلاوري و شجاعت در اصطلاح=شعري است داستاني با زمينهي قهرماني، قومي وملي كه حوادثي خارق العاده در آن جريان دارد. در حماسه= شاعر، هيچ گاه عواطف شخصي خود را در اصل داستان وارد نمي كند و آن را به پيروي از اميال خويش تغيير نمي دهد. در حماسه= شاعر با داستان هايي شفاهي و مدون سرو كاردارد كه در آن ها شرح پهلواني، عواطف و احساسات مختلف مردم يك روزگار و مظاهرميهن دوستي و فداكاري و جنگ با تباهي ها و سياهي ها آمده است.
*** انواع منظومه هاي حماسي: در ادبيات ملل، از يك ديدگاه، دو نوع منظومه ي حماسي مي توان يافت: نخست، منظومه هاي حماسي طبيعي و ملي كه عبارت است از نتايج افكار و قرايح و علايق و عواطف يك علت كه در طي قرن ها تنها براي بيان وجوه عظمت و نبوغ آن قوم به وجود آمده است. اين نوع حماسه ها سر شار از ياد جنگ ها، پهلواني ها، جان فشاني ها و در عين حال، لبريز از آثار تمدن و مظاهر روح و فكر مردم يك كشور در قرن هاي معيني از ادوار حياتي ايشان است كه معمولا از آن ها به دوره هاي پهلواني تعبير مي كنيم. از اين گونه منظومه هاي حماسي مي توان حماسه ي گيل گمش، ايلياد و اديسه ي هومر، شاعر بزرگ يونان باستان و شاهنامه ي حكيم ابوالقاسم فردوسي را در ادب فارسي نام برد. در اين دسته منظومه ها، شاعر به ابداع و آفرينش توجهي ندارد بلكه داستان هاي مدون كتبي يا شفاهي را كه ظاهرا از بعضي وقايع خارجي نشئت گرفته اند با قدرت شاعرانه ي خويش نقل مي كند. نكته ها: نتايج، قرايح، علايق، عواطف، وجوه : جمع مكسر( نتيجه، قريحه، علاقه، عاطفه، وجه) قرايح: طبع ذوق، ادراك و قدرت طبيعي در سرودن شعر و نوشتن ( به معني اول هرچيز نيز مي باشد ) ( اهميت املايي دارد ) وجوه: روي ها ، چهره ها، طريقه،جهت، قصد ( به معني پول به كار مي رود) نبوغ: هوشياري، ذكاوت(هم خانواده ي نابغه) ابداع: نوآوري ( اهميت املايي دارد) نشئت: از نو زنده شدن،پرورش يافتن(واژه دو رسم الخطي است: نشات) انواع منظومه هاي حماسي:1-منظومه هاي حماسي طبيعي و ملي 2- منظومه هاي حماسي مصنوع منظومه هاي حماسي طبيعي و ملي: عبارت است از نتايج افكار، قرايح،علايق و عواطف يك ملت كه در طي قرن ها تنها براي بيان وجوه عظمت و نبوغ آن قوم به وجود آمده است. سر شار از ياد جنگ ها، پهلواني ها، جان افشاني ها لبريز از آثار تمدن و مظاهر روح و فكر مردم يك كشور در قرن هاي معيني از ادوار حياتي ايشان است- دوره پهلواني نمونه هاي منظومه هاي حماسي و طبيعي و ملي: 1-گيل گمش2-ايلياد3-اديسه4-شاهنامه فردوسي اثرهومر (يونان باستان) (در منظومه ي طبيعي و ملي) شاعر به ابداع و آفرينش توجهي ندارد بلكه داستان هاي مدون كتبي يا شفاهي را كه ظاهرا از بعضي وقايع خارجي نشئت گرفته اند، با قدرت شاعرانه ي خويش نقل مي كند. ** دوم، منظومه هاي حماسي مصنوع: در اين منظومه ها شاعر با داستان هاي پهلواني مدون و معيني سرو كار ندارد بلكه خود به ابداع و ابتكار مي پردازد و داستاني را به وجود مي آورد. در اين گونه داستان ها، شاعران آزاد و مختارند با رعايت قواعد و قوانيني كه ناظر بر شعر حماسي است. به دل خواه موضوع داستان خود را ابداع كنند و تخيل خويش را در آن دخيل سازند. از اين دسته مي توان، (ظفر نامه)ي حمدالله مستوفي، در زبان فارسي و (انه ايد) سروده ي ويرژيل، شاعر روم باستان، را بر شمرد. منظومه هاي حماسي را از چشم اندازي ديگر، به حماسه هاي اساطيري و پهلواني، حماسه هاي تاريخي وحماسه هاي ديني تقسيم كرده اند. نكته ها: منظومه هاي حماسي مصنوع: 1- شاعر با داستان هاي پهلواني مدون و معيني سرو كار ندارد. 2- خود شاعر به ابداع و ابتكار مي پردازد و داستاني را به وجود مي آورد. 3- شاعران آزاد و مختارند(اختيار دارند) باررعايت قواعد و قوانيني كه ناظر بر شعر حماسي است، به دل خواه موضوع داستان خود را ابداع كنند و تخيل خويش را در آن دخيل سازند ( دخالت دهند ) چند نمونه از آثار حماسه ي مصنوع: 1- (ظفر نامه) حمد الله مستوفي ( در زبان فارسي) 2- (انه ايد) سروده ي (ويرژيل) (شاعر روم باستان) *منظومه هاي حماسي را از چشم اندازي ديگر به حماسه هاي ( اساطيري)، (پهلواني)،(تاريخي) و ( ديني) تقسيم كرده اند.
ويژگي هاي حماسه ** هم چنان كه در تعريف حماسه گذشت، هر حماسه بايد داراي چهار زمينه ي (داستاني)، (قهرماني ) ، (ملي)و (خرق عادت) باشد. زمينه ي داستاني حماسه: يكي از ويژگي هاي حماسه، داستاني بودن آن است بنابر اين حماسه را مي توان مجموعه اي از حوادث دانست. با اين كه در حماسه- بي هيچ ترديدي-مجموعه اي از وصف ها،خطبه ها و تصويرها وجود دارد اما همه ي اين عناصر نسبت به (داستاني بودن) در مرتبه ي دوم هستند. زمينه ي قهرماني حماسه: بيش ترين بخش حماسه را اشخاص و حوادث تشكيل مي دهند و وظيفهي شاعر حماسي آن است كه تصوير ساز آن ها وجود دارد، قهرماناني ملي هستند: مانند(رستم) در شاهنامه ي فردوسي. نكته ها: زمينه ها(ويژگي ها)ي حماسه :1- داستاني2- قهرماني3- ملي4- خرق عادت *زمينه ي (داستاني) حماسه:1-حماسه را مي توان مجموعه اي از حوادث دانست. 2-(داستاني بودن) در مرتبه ي اول قرار دارد و عناصر(وصف، خطبه،و تصوير) در مرتبه ي دوم جاي مي گيرد. * زمينه ي (قهرماني): بيشترين بخش حماسه- اشخاص و حوادث( زمينه قهرماني) وظيفه ي شاعر حماسي- آن است كه تصوير ساز انسان هايي باشد كه هم از نظر نيروي مادي ممتازند و هم از لحاظ نيروي معنوي قهرمانان حماسه- با تمام رقتي كه از نظر عاطفي و احساسي در ان ها وجود دارد، قهرمانان ملي هستند. نمونه اي از قهرمانان ملي- (رستم) در شاهنامه فردوسي
** زمينه ملي حماسه: اين حوادث قهرماني- كه به منزله تاريخ خيالي يك ملت است- در بستري از واقعيات جريان دارند واقعياتي كه ويژگي هاي اخلاقي نظام اجتماعي، زندگي سياسي و عقايد آن جامعه را درمسائل فكري و مذهبي در بر مي گيرد. شاهنامه نيز تصويري است از جامعه ي ايراني در جزئي ترين ويژگي هاي حياتي مردم آن. در همان حال كه با خواندن شاهنامه از نبردهاي ايرانيان براي كسب استقلال و مليت در برابر ملل مهاجم، آگاهي مي يابيم، از مراسم اجتماعي،تمدن و مظاهر مدنيت و اخلاق ايرانيان و مذهب ايشان و حتي خوشي هاي پهلوانان و بحث هاي فلسفي و ديني آنان مطلع مي شويم. نكته ها: * زمينه ي (ملي) حماسه: حوادث قهرماني به منزله ي تاريخ خيالي يك ملت است. در بستري از واقعيات جريان دارند .
واقعياتي كه ويژگي هاي اخلاقي نظام اجتماعي،زندگي سياسي و عقايد ان جامعه را در مسائل فكري و مذهبي در بر مي گيرد. * (شاهنامه)ي فردوسي : تصويري از جامعه ي ايراني در جزئي ترين ويژگي هاي حياتي مردم آن است . * با خواندن شاهنامه از اين موضوعات اگاهي مي يابيم : نبردهاي ايرانيان براي كسب استقلال و مليت در برابر ملل و مهاجم مراسم اجتماعي، تمدن و مظاهر مدنيت اخلاق ايرانيان و مذهب ايشان (حتي) خوشي هاي پهلوانان و بحث هاي فلسفي و ديني آنان
** زمينه ي خرق عادت: از ديگر شرايط حماسه، جريان يافتن حوادثي است كه با منطق و تجربه ي علمي سازگاري ندارد. در هر حماسه اي، رويدادهاي غير طبيعي و بيرون از نظام عادت ديده مي شود كه تنها از رهگذر عقايد ديني عصر خود،توجيه پذير هستند. هر ملتي، عقايد ماوراي طبيعي خود را به عنوان عاملي شگفت آور، در حماسه ي خويش به كار مي گيرد و بدين گونه است كه در همه ي حماسه ها، موجودات و آفريده هاي غير طبيعي، در ضمن حوادثي كه شاعر تصوير مي كند، ظهور مي يابند. در شاهنامه نيز وجود سيمرغ، ديو سپيد،رويين تن بودن اسفنديار و عمر هزار ساله ي زال،... عناصر و پديده هاي هستند كه همچون رشته هايي استوار، زمينه ي تخيلي حماسه را تقويت مي كنند. جز آن چه گفته شد،ويژگي هاي ديگري نيز براي حماسه ذكر شده است كه جنبه ي فرعي دارند . نكته ها: 1- جريان يافتن حوادثي است كه با منطق و تجربه ي علمي سازگاري ندارد. 2- در هرحماسه اي ،رويدادهاي غير طبيعي و بيرون از نظام عادت ديده مي شود. 3- رويدادهاي غير طبيعي تنها از رهگذر عقايد ديني عصرخود،توجيه پذير هستند. 4- هر ملتي ، عقايد ماوراي طبيعي خود را به عنوان عاملي شگفت آور، در حماسه ي خويش به كار مي گيرد. نمونه هاي خرق عادت در (شاهنامه ي فردوسي): وجود سيمرغ، ديو سپيد، رويين تن بودن اسفنديار، عمر هزار ساله ي زال عناصر و پديده هاي خرق عادت چون رشته هايي استوار زمينه ي (تخيلي) حماسه را تقويت مي كند. *جز اين چهار ويژگي ( زمينه)، ويژگي هاي ديگري نيز براي حماسه ذكر كرده اند كه جنبه ي فرعي دارند. *(خرق): شكافتن، پاره كردن، چاك دادن(خرق عادت: خلاف عادت)
** كاربرد اصطلاح (حماسه) در ادبيات فارسي- كه از قديم ترين ادوار، نمونه هاي برجسته ي حماسي را در برداشته- امري است جديد كه در پنجاه شصت سال اخير، به حوزه ي تعبيرات نويسندگان و ادبيات ايراني راه يافته است . داز آن جا كه حماسه ها بزرگ و شكوهمند هستند، امروزه هر واقعه يا اثر بزرگ را حماسه مي نامند. با توضيحاتي كه در باب مفهوم دقيق حماسه و شكل گيري و ويژگي هاي آن ياد كرديم، در ادب فارسي- به جز شاهنامه- نمونه اي را كه مصداق كامل حماسه باشد، به دشواري مي توان يافت، هر چند كه شاهنامه نيز از مايه هاي اسطوره اي و تاريخي خالي نيست. در ادبيات فارسي، اصطلاح حماسه بيشتر براي شعر به كار گرفته مي شود : زيرا دو عامل وزن و آهنگ كه اجزاي جدايي ناپذير منظومه هاي حماسي هستند، تنها در شعر يافت مي شوند. با اين حال، در منابع قديم از شاهنامه هاي منثور ياد شده كه نمونه هايي از آثار حماسي و پهلواني هستند و جنبه ي ملي و تاريخي و مذهبي دارند . از اين دسته مي توان به شاهنامه ي منثور ابوالمؤيد بلخي و شاهنامه ي ابو منصوري در قرن چهارم، اخبار رستم از آزاد سرو سيستاني، حمزه نامه يا رموز حمزه از مؤلفي ناشناس و ابو مسلم نامه ي ابو طاهر طرسوسي اشاره كرد. نكته ها: 1- از قديم ترين ادوار، نمونه هاي برجسته ي حماسه را در برداشته است . 2- (اما كاربرد اصطلاح حماسه ) امري است جديد كه در پنجاه شصت سال اخير، به حوزه ي تعبيرات نويسندگان و اديبان ايراني راه يافته است . 3-امروه(از آن جا كه حماسه ها بزرگ و شكوهمند هستند) هر واقعه يا اثر بزرگ را (حماسه) مي نامند. ـ در ادب فارسي فقط (شاهنامه ي فردوسي) نمونه ي كامل حماسه مي باشد. ـ اصطلاح (حماسه) بيشتر براي شعر به كار گرفته مي شود زيرا دو عامل (وزن ) و (آهنگ)(كه اجزاي جدايي ناپذير منظومه هاي حماسي هستند) تنها در شعر يافت مي شوند. ـ در منابع قديم از شاهنامه هاي منثور ياد شده كه نمونه هايي از آثار حماسي و پهلواني هستند و جنبه ي ملي، تاريخي و مذهبي دارند.
آثار حماسه ي منثور 1- شاهنامه ي منثورابوالمؤيد بلخي 2- شاهنامه ي (ابو منصوري ) (قرن چهارم) 3- اخبار رستم اثر آزاد سروسيستاني 4- حمزه نامه يا (رموز حمزه) اثر مؤلفي ناشناس 5- ابو مسلم نامه اثر ابو طاهر طرسوسي ( اهميت املايي دارد)
[ شنبه هفتم آبان ۱۳۹۰ ] [ 19:51 ] [ رحیم پورسعیدی ]
|
||||||||||||||||||||||||
| [ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] | ||||||||||||||||||||||||